۳۰خرداد برای هر مبارز و آزادیخواه و همچنین بدون شک برای
هر مجاهد در راه آزادی و میهن روز تاریخی و به اثبات رساندن مبارزه قهرآمیز و آشتی
ناپذیر علیه دیکتاتوری خمینی و ملایان حاکم بر ایران است. چرا که مسعود رجوی حدود
دو نیم سال هر گونه راه و شیوه مسالمت آمیز و صبورانهای را طبق سنت حضرت علی(ع)
برای افشا کردن و گفتن تضادهای بنیادین با اسلام ارتجاعی آخوندها را بکار برد. همه
گونه فداکاری و از خودگذشتگی چه از خودش در بحث انتخابات ریاست جمهوری و چه از
سازمان و مجاهدینش که دار و ندار او بودند را داشت. اما چه سود که خمینی و ملایان
حاکم بر ایران نخواستند که دست از جنایت و دیکتاتوری شان بردارند.
برای مسعود
رجوی که قبل تر از آن با شاه جنگیده بود و هفت سال از زندگی و جوانیش را در
سیاهچالهای دیکتاتوری شاه گذرانده بود، کوتاه آمدن در برابر شیخک مرتجع معنا و
مفهومی نداشت. او که از همه چیز خود در برابر آخوندهای دزد انقلاب و اسلام گذشته
بود و بلحاظ فکری نمی توانست آنها را بپذیرد. لذا دست به مقاومت سراسری و قهرآمیز
زد. در برابر فاشیسم مذهبی نه گفت و از آن تاریخ تا به الآن همچنان آن نه در
گوشمان طنین انداز است. و قیمت آنرا هم یومیه می پردازد. برعکس کسانی که تغییر در
ایران را با بی هزینگی می خواهند که غیر ممکن است.
صحبت از شهیدان و زندانیان
که تا هم اکنون داریم روزانه شاهد مقاومت و جانفشانی آنها هستیم ساده نیست. مسئولیت
و کار ما که هنوز هستیم را سنگین و سنگین تر می کند. چرا که ایستادگی در زندانهای
شیخ ساده نیست. زنان و مردان و فرزندان رشید میهنمان در برابر دیکتاتوری خون آشام
چون خمینی دجال رایت شرف و مقاومت یک خلق را تا بینهایت برافراشتند. از مادران
سالخورده مان مانند مادر ذاکری تا فاطمه مصباح ۱۴ ساله، همه و همه برگهای زرین یک
تاریخ مقاومت، ایستادگی، نه گفتن به دژخیم است. این داستان تا هم اکنون نیز ادامه
دارد.
مسعود رجویدر برابر هم ارتجاع کور و ضدبشر و هم استعمار و بورژوازی یک روز تاریخی دیگری است برای کل مقاومت و جنبش بطور خاص برای خود مجاهدین از زن و مرد آنها. بله روزی که باز مسعود رجوی طبق سنت همیشگیاش سازمانش را در طبق اخلاص گذاشت و از آبشار پرت کرد. تا مجددا آنرا از نو با
اندیشه ای ضداستثماری آنهم ضداستثمار جنسی برپا
کند و از نو بسازد و مجاهدینش را برای همیشه نو و ماندگار کند. همچون ایدئولوژی ناب توحیدی. روز آغاز انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین. روزی که از بعد از آن مجاهدین توانستد تا به الآن جلوی دجالگری ها و کشتارهای ضدبشری خامنه ای و مالکی بایستند و تا همین الآن سرپا بمانند.
اندیشه ای ضداستثماری آنهم ضداستثمار جنسی برپا
مسعود و مریم رجوی - ۳۰خرداد۱۳۶۴ |
نیز میباشد. همان حلقه مفقوده و کمبود انقلابات مردمی ایران در دوران صدر مشروطه و مصدق. بارها مسعود رجوی می گفت اگر مصدق فقط ۱۰۰ مجاهد می داشت، هیچگاه سرانجام قیام مشروع و آزادیخوهانه آنها به اینجا کشیده نمی شد. چون ایستادن در برابر شاه و شیخ سازمان رزم خودش را می خواهد، جانفشانی در ماکزیمم را می خواهد. ادامه دار بودن قیامها و خیزش ها بصورت سازمانیافته ضرورت این دوران بوده و هست. با اتکا به همین ارتش است که می توانیم ارتش قیام در داخل میهن برپا کنیم تا این ملایان را سرنگون کنیم.