۱۳۹۴ خرداد ۳۰, شنبه

ایران – ۳۰ خرداد سرآغاز مقاومت سراسری

۳۰خرداد برای هر مبارز و آزادیخواه و همچنین بدون شک برای هر مجاهد در راه آزادی و میهن روز تاریخی و به اثبات رساندن مبارزه قهرآمیز و آشتی ناپذیر علیه دیکتاتوری خمینی و ملایان حاکم بر ایران است. چرا که مسعود رجوی حدود دو نیم سال هر گونه راه و شیوه مسالمت آمیز و صبورانه‌ای را طبق سنت حضرت علی(ع) برای افشا کردن و گفتن تضادهای بنیادین با اسلام ارتجاعی آخوندها را بکار برد. همه گونه فداکاری و از خودگذشتگی چه از خودش در بحث انتخابات ریاست جمهوری و چه از سازمان و مجاهدینش که دار و ندار او بودند را داشت. اما چه سود که خمینی و ملایان حاکم بر ایران نخواستند که دست از جنایت و دیکتاتوری شان بردارند.
 برای مسعود رجوی که قبل تر از آن با شاه جنگیده بود و هفت سال از زندگی و جوانیش را در سیاهچالهای دیکتاتوری شاه گذرانده بود، کوتاه آمدن در برابر شیخک مرتجع معنا و مفهومی نداشت. او که از همه چیز خود در برابر آخوندهای دزد انقلاب و اسلام گذشته بود و بلحاظ فکری نمی توانست آنها را بپذیرد. لذا دست به مقاومت سراسری و قهرآمیز زد. در برابر فاشیسم مذهبی نه گفت و از آن تاریخ تا به الآن همچنان آن نه در گوشمان طنین انداز است. و قیمت آنرا هم یومیه می پردازد. برعکس کسانی که تغییر در ایران را با بی هزینگی می خواهند که غیر ممکن است. 








  
آری ۳۰خرداد روز شهدا و زندانیان سیاسی است. 
 صحبت از شهیدان و زندانیان که تا هم اکنون داریم روزانه شاهد مقاومت و جانفشانی آنها هستیم ساده نیست. مسئولیت و کار ما که هنوز هستیم را سنگین و سنگین تر می کند. چرا که ایستادگی در زندانهای شیخ ساده نیست. زنان و مردان و فرزندان رشید میهنمان در برابر دیکتاتوری خون آشام چون خمینی دجال رایت شرف و مقاومت یک خلق را تا بینهایت برافراشتند. از مادران سالخورده مان مانند مادر ذاکری تا فاطمه مصباح ۱۴ ساله، همه و همه برگهای زرین یک تاریخ مقاومت، ایستادگی، نه گفتن به دژخیم است. این داستان تا هم اکنون نیز ادامه دارد. 
مسعود رجویدر برابر هم ارتجاع کور و ضدبشر و هم استعمار و بورژوازی یک روز تاریخی دیگری است برای کل مقاومت و جنبش بطور خاص برای خود مجاهدین از زن و مرد آنها.  بله روزی که باز مسعود رجوی طبق سنت همیشگی‌اش سازمانش را در طبق اخلاص گذاشت و از آبشار پرت کرد. تا مجددا آنرا از نو با 
اندیشه ای ضداستثماری آنهم ضداستثمار جنسی برپا 
مسعود و مریم رجوی - ۳۰خرداد۱۳۶۴
کند و از نو بسازد و مجاهدینش را برای همیشه نو و ماندگار کند. همچون ایدئولوژی ناب توحیدی. روز آغاز انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین. روزی که از بعد از آن مجاهدین توانستد تا به الآن جلوی دجالگری ها و کشتارهای ضدبشری خامنه ای و مالکی بایستند و تا همین الآن سرپا بمانند. 
 
نیز میباشد. همان حلقه مفقوده و کمبود انقلابات مردمی ایران در دوران صدر مشروطه و مصدق. بارها مسعود رجوی می گفت اگر مصدق فقط ۱۰۰ مجاهد می داشت، هیچگاه سرانجام قیام مشروع و آزادیخوهانه آنها به اینجا کشیده نمی شد. چون ایستادن در برابر شاه و شیخ سازمان رزم خودش را می خواهد، جانفشانی در ماکزیمم را می خواهد. ادامه دار بودن قیامها و خیزش ها بصورت سازمانیافته ضرورت این دوران بوده و هست. با اتکا به همین ارتش است که می توانیم ارتش قیام در داخل میهن برپا کنیم تا این ملایان را سرنگون کنیم.
 
 ارتش آزادیبخش ملی ایران








۱۳۹۴ خرداد ۲۹, جمعه

ایران - مسعود رجوی: علی قدر انسان

از قدر و شأن حضرت علی گفتن زبان قاصر است. اما یک جا هست که تو دوست داری ساعتها بنشینی و به سخنانی که در وصف آن حضرت گفته میشود گوش کنی و آن هم پای سخنان برادر مسعود رجوی است. که هیچگاه دوست نداری روز به پایان برسد و از شنیدن سخنانش بیشتر مشتاق میشوی. در جاهای مختلف از صفات و ویژگی های حضرت علی برایمان گفته اند. که شما را به سخنان برادر مسعود شب قدر ماه رمضان 1381 می برم. 
علی قدر انسان 
مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران-علی قدر انسان1381
راستی چرا می گوییم مولای متقیان، قدر مجسم بنی نوع انسان است؟ چونکه او شاخص غلبه انسان بر تقدیر کور است. شاخص غلبه انسان بر شیطان، غلبه انسان بر جاهلیت و ارتجاع، غلبه انسان بر نمیتوان و نیاید و شاخص «میتوان و باید» است.
بنی بشر در روزگار صباوت و کودکی خود، پیوسته اسیر نبایدها و نمیتوانها، اسیر نظامات ضدمردمی و سرکوبگر و اسیر کششهای خودبخودی و مجن. به تندادن به تعادل قواست.
نخستین ویژگی 
اما اولین ویژگی مولای متقیان (پیشوای تقواپیشگان) حرکت ضدخودبخودی و سرفراز و استوار انسان در برابر سمت و سو و کششهای خودبخودی و تعادل قواست. از این بابت است که میگوییم مولای متقیان راهبر اهل تقوا و ایمان و «قدر مجسم انسان است»
ای در بگشوده بر خورشیدها
در هجوم ظلمت تردیدها
 علی: خبر بزرگ،علی صراط مستقیم، علی قدر انسان، علی ضد حرکت خودبخودی، علی راز گشوده انسان، علی پیام پیروزی مجسم انسان بردیو کور سرنوشت، بر اجبارات بنده ساز و بر همه موانع و سدهای دوران است.
 

 
 

۱۳۹۴ خرداد ۲۴, یکشنبه

ایران – مریم رجوی: مسعود رجوی کلمه «ممنوعه سرنگونی» ملایان را به جنبش بزرگی تبدیل کرده است.


از سخنان مریم رجوی در گردهمایی بزرگ مقاومت
 اميد و آرمان
دوستان عزيز،
تغيير در ايران در دسترس است. زيرا علاوه بر پوسيدگي رژيم و آمادگي جامعه، راه مبارزاتي آن هموار شده است و اين راهي است که مسعود بازگشوده و هدايت كرده و كار بزرگي است كه او بر عهده دارد.
روزي كه از زندان شاه آمد پرسيد: مگر مي‌شود خلقي را تا ابد اسير و در زنجير نگهداشت؟ و در پي همين آرمان، جنبشي به‌ پا كرد كه تاريخ ايران را به‌سوي آزادي سمت داده است. از قيام سي خرداد و تاسيس شوراي ملي مقاومت و ارتش آزاديبخش، تا شهر اشرف و ليبرتي همه، سنگ بناهايي هستند كه او براي آزادي ايران ساخته است. پدر طالقاني مي‌گفت در زندان اوين، بازجوها از اسم مسعود رجوي مي‌ترسيدند.
پدر طالقانی و برادر مسعود رجوی

حالا آخوندهاي حاكم و پيروان آ‌نها هم از اسم او و هم از كلام او مي‌ترسند، زيرا كلمة ممنوعة سرنگوني را به جنبش بزرگي تبديل كرده كه ارتجاع مذهبي را به بن‌بست كشانده است.
او به نسل پيشتاز ايران آموخته است كه در مبارزه با بربريت ولايت فقيه، تنها گوهر ماندگار، اميد و ايمان و صداقت و فداكاري است. مجاهدين خلق ايران كه امسال به پنجاهمين سال حيات خود پا گذاشته‌اند، يك مبارزة آرمانخواهانه را پيش برده‌اند و هيچگاه به ثمرات آن براي خودشان چشم ندوخته‌اند.
آرمان داشتن، يعني؛ مثل كوه ماندن و مثل رود رفتن و در هر بلا و توفاني پرچم آزادي را هرچه محكم‌تر در دست فشردن. از گذشت زمان و از قيمت سنگين آن هيچ هراسي نداشتن. اين است راهي كه سفينه آزادي را به ساحل نجات مي‌رساند.
از محمد حنيف و يارانش، تا جواني كه همين ديروز به صفوف ما پيوست، از  مردان مؤمن به آرمان برابري تا يك هزار زن پيشتاز در شوراي مركزي مجاهدين، همه، راه و رسمشان، از خودگذشتگي بي‌چشمداشت است. 
آنها از آييني پيروي مي‌كنند كه راهنماي عمل پيشتازان و پيشوايان آزادي از آغاز تاريخ تا امروز بوده است. يعني برگزيدن يك تعهد جوشان و ايمان به اين كه اين جهان، جهان تغيير است و نه تقدير.