مربی و مرشد همه مجاهدان، کجاست که شکوفایی بذری را که کاشته و
بالندگی کشت و زرعی را که پی افکنده، ببیند و غرق شگفتی شود. مسعود رجوی - شهریور 1357
راستش نمی دانم از کجا و چگونه صحبت کنم. چون حرف زدن در باره بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران کار هر کسی نیست. حداقل می دانم که من خیلی خیلی کوچکتر از آن هستم که بتوانم حرفی در این باره بزنم. فقط باید تا وقتی که نفس می کشم و زنده هستم شکرگزار و سپاسگزار این باشم که در چنین سازمانی هستم و با چنین بنیانگذاران و چنین ایدئولوژی و چنین راهبری. البته بجا آوردن چنین نعماتی کاری بسیار سخت و سنگین است، اگر بخواهم آنرا به تنهایی انجام بدهم. لذا با تکیه به جمع مجاهدینی که با هم همدوش و هم پیمان با ناخدایی مسعود و مریم میرویم تا برفروزیم آتش ها تا ریش و ریشه ملایان را بسوزانیم و برفرازیم پرچم زیبای شیرنشان و سه رنگ ایران بر قله اورست.
به همین دلیل مسئولیت سنگین گفتن از بینانگذاران را به
کسانی که با او لحظه به لحظه بوده اند می سپارم و ..........................
مریم رجوی: راز ماندگاری و سرفرازی این نسل
به راستی راز ماندگاری و سرفرازی این
نسل در
برابر این آزمایش ها در چیست؟ به نظر من در
سرچشمه اش در 4 خرداد و در
رهبری مسعود
که از همان جا جوشیده است.
بلکه واقعیتی در خارج
ذهن است که نمود و تأثیر مادی دارد.
این نقش را می توان در همه وجوه شخصیت وتلاشهای محمد حنیف نژاد دید.
رابطه «محمد آقا» از همان برخورد اول به وضوح چیزهایی را در
ذهن من تغییر داد. او خیلی ساده و صمیمی نشست و بحثش را شروع کرد........................
سیمای پر صلابت و با شکوه انسانی که ساده و صریح و در عین
حال بسیار عمیق و فصیح است.
آری 4 خرداد روز جاودانگی آرمان مجاهدین خلق ایران بود. چرا
که روز بزرگترین فدا در تاریخ میهنی ما ایرانیان می باشد. خون این بنیانگذاران و
دوتن از مرکزیت سازمان پر افتخار مجاهدین خلق ایران بود که تا به امروز راهگشای
مبارزه و عمل انقلابی مان است. و انشاءالله که خداوند ما را به این همه نعمت
شایسته گرداند تا بتوانیم حق راهیافتگی مسعود را با انقلاب مریم رهایی بجای
بیاوریم. از خدا میخواهم که مجاهد بمانم و مجاهد بمیرم. همانند بنیانگذارانمان و
دیگر شهدای راه آنها.
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر